* در اين درسها هم ترجمهي كتابي آورده ميشود هم محاورهيي و روزمره تا با هر دو نوع آشنا شويد.
يك پسر دارد شنا ميكند.
يه پسري داره شنا ميكنه.
ترجمه | لغت |
---|---|
يك، معادل ِ«ي» در «داستاني» | a |
پسر | boy |
دارد شنا ميكند |
is swimming |
آن پسر دارد توي استخر شنا ميكند
پسره [كه قبلاً گفتيم] داره توي استخر شنا ميكنه.
ترجمه | لغت |
---|---|
نشانهي شناس بودن، حرفِ تعريف |
the |
پسر | boy |
دارد شنا ميكند |
is swimming |
توي ِ | in |
استخر | pool |
اين يك ماشينِ قرمز است.
اين يه ماشينِ قرمزه.
ترجمه | لغت |
---|---|
اين |
this |
هست ، است | is |
يك |
a |
قرمز | red |
ماشين، اتوموبيل | car |
آن ماشينِ قرمز گرانقيمت است.
اون ماشينقرمزه گرونقيمته.
ترجمه | لغت |
---|---|
حرف ِ تعريف | the |
قرمز | red |
ماشين ، اتوموبيل | car |
هست ، است | is |
گران | expensive |
آن يك اسبِ سياه است.
اون يه اسبِ سياهه.
ترجمه | لغت |
---|---|
كه | that |
هست ، است | is |
يك | a |
سياه | black |
اسب | horse |
آن اسبِ سياه بسيار پرقدرت و قوي است.
اون اسب سياهه خيلي پرقدرته.
ترجمه | لغت |
---|---|
حرف ِ تعريف | the |
سياه | black |
اسب | horse |
هست ، است | is |
خيلي |
very |
قوي ، پرقدرت |
strong |
آن يك مبلِ قهوهيي رنگ است.
اون يه مبلِ قهوهييرنگه.
ترجمه | لغت |
---|---|
آن | that |
هست ، است | is |
يك |
a |
قهوهاي | brown |
مبل | armchair |
آن مبلِ قهوهيي رنگ خيلي راحت است.
اون مبل قهوهيييه خيلي راحته.
ترجمه | لغت |
---|---|
حرف ِ تعريف | the |
قهوهاي | brown |
مبل | armchair |
هست ، است | is |
خيلي |
very |
راحت | comfortable |
آن يك تبر است.
اون يه تبره.
ترجمه | لغت |
---|---|
آن | that |
هست ، است | is |
يك | an |
تبر |
axe |
آن تبر خيلي تيز است.
اون تبره خيلي تيزه.
ترجمه | لغت |
---|---|
حرف ِ تعريف | the |
تبر |
axe |
هست ، است | is |
خيلي |
very |
تيز ، بُرنده |
sharp |
در هر زباني برايِ آن كه معلوم كنند شخص يا چيزي كه موضوعِ صحبت است از پيش برايِ دو طرفِ گفتوگو آشنا است يا ناآشنا، از روشي استفاده ميكنند كه خاصِ آن زبان است.
در انگليسي برايِ آن كه نشان دهند موضوعِ گفتوگو شناس و ازپيشآشنا است از the استفاده ميكنند كه پُركاربُردترين واژهيِ انگيسي است.
براي مثال وقتي ميگوييم:
پسري (يك پسري) دارد فوتبال بازي ميكند؛ شنونده از قبل با او آشنا نيست، به همين دليل در جملهي انگليسي از a استفاده ميكنيم.
حالا اگر بخواهيم به صحبت دربارهي او ادامه بدهيم مثلاً بگوييم: آن پسر كه دارد فوتبال بازي ميكند پيراهنِ قرمز پوشيده؛
مطمئن هستيم كه شنونده ديگر ميداند منظور كدام پسر است. به همين دليل در اين جمله يا جملههاي بعدي از the كه علامتِ آشنا يا شناس بودن است استفاده ميكنيم.
خوشبختانه ما فارسيزبانها در گفتوگو شناسبودن را با افزودنِ كسرهيي به دنبالِ اسمِ موردِ گفتوگو مشخص ميكنيم.
ديروز كتابي خريدم.
كتابه رُ كه آوردم خونه...
در اين جمله كتابه يعني آن كتاب كه پيشتر دربارهاش صحبت شد.
پس هروقت بتوانيم اسمِ چيزي را در ترجمهيِ فارسي با اين كسره (كه در نوشتار آن را به صورتِ «ه» مينويسيم) بگوييم، در انگليسي بايد آن اسم را با the به كار ببريم.
* براي ضبطِ صدا، روي دكمهي «ضبط صداي خود» كليك كنيد. وقتي جمله را در ميكروفن گفتيد دوباره همين دكمه را كليك كنيد تا رنگِ آن سبز شود.