این متن، یکی از مکاتباتِ ویزافون با سازمانِ بهزیستی در سال1387 در موردِ آموزشِ زبان به کودکان است.

آموزشِ زبانِ خارجي به كودكان

 

اگر در محيطِ زنده‌گيِ كودك يك يا دو زبان حضورِ مستمر و جاري داشته باشد پس از مدتي زبانِ كودك به طورِ طبيعي و خودبه‌خودي به هردو زبان  باز خواهد شد، يعني كودك خواهد توانست به هر دو زبان حرف بزند.  اين اتفاقي است كه هرروز دارد در بسياري خانواده‌هايِ دوزبانه، مانندِ خانواده‌هايِ ترك‌وفارس، كرُدوفارس، عرب‌وفارس، بلوچ‌وفارس، ارمني‌وفارس و همه‌يِ خانواده‌هايِ دوزبانه‌يِ ديگر در ايران وسراسرِ جهان مي‌افتد و به پيدايشِ انسان‌هايِ دوزبانه مي‌انجامد.

از دو زباني كه در محيطِ زند‌گيِ كودك حضور دارند آن را كه حضورش بارزتر و پررنگ‌تر است زبانِ اول، يا زبانِ مادري، و آن ديگري را كه افرادِ خانواده كم‌تر به آن سخن مي‌گويند زبانِ دوم مي‌ناميم.

در اين گونه خانواده‌هايِ دوزبانه كودكان ضمنِ زند‌گي و بازي‌هاي كودكانه اجزاي گفتار‌يِ هر دو زبانِ پيرامون‌شان را مي‌شنوند و در مركزِ ويژه‌يي از مغز، كه به يك ضبطِ‌صوت بسيار قدرت‌مند مي‌مانَد، ضبط مي‌كنند.

در آغاز مجموعه‌يِ همه‌يِ اين شنيده‌ها درهم آميخته است، اما به‌تدريج كه مقدارش افزايش مي‌يابد به دو گروهِ تلفظيِ مجزا تقسيم مي‌شود.

كودكِ دوزبانه در آغاز شروع مي‌كند به بازگوييِ برخي از شنيده‌هاش از هر دو زبان.  پس از چندي فرايندِ طبقه‌بند‌يِ الگوهايِ گفتارى‌ دو زبان به طورِ مستقل شروع مي‌شود و به زبان باز كردنِ كودك در دو زبان مي‌انجامد.

كودكانِ دوزبانه معمولاً اول به زبانِ مادري‌‌شان، كه همان زبانِ اول است، گويا مي‌شوند و زبانِ دوم‌شان را فقط خوب مي‌فهمند، اما بعدها برايِ رفعِ نيازهايِ زند‌گي به زبانِ دوم‌شان هم زبان باز مي‌كنند.

زبان‌آموزيِِ طبيعي‌ و خودبه‌خودى به جايِ خود، حالا ببينيم چه گونه مي‌توانيم به كودكي كه پيش‌تر زبان باز كرده، و در محيطِ پيرامون‌اش هم به هيچ زبانِ دومي سخن گفته نمي‌شود، يك زبانِ ديگر را هم ياد بدهيم. معمولاً اين زبانِ تازه را زبانِ خارجي مي‌ناميم.

پيش از آن كه بگوييم برايِ ياد دادنِ زبانِ خارجى به كودك چه بايد بكنيم خوب است كارهايي را متذكر شويم كه نبايد بكنيم.

اول اين كه نبايد كاري كنيم كه كودك زبان‌يادگرفتن را يك وظيفه‌يِ تحميلى تلقى كند كه جريانِ راحت و شادِ زندگي‌اش را مختل مي‌كند.  مخصوصاً هرگز نبايد به خاطرِ توْفيقِ كم‌اش در آموزشِ زبانِ خارجى او را سرزنش كنيم يا ديگري را به رخِ او بكشيم.

بايد كارِ آموزشِ زبانِ خارجى به كودك را با استفاده از جاذبه‌هايِ نيرومندي سامان بدهيم كه پايه‌هايِ رفتارِ كودكانه را مي‌سازد.

مهم‌ترينِ اين جاذبه‌ها بازي است، از همين رو پايه‌هايِ روشِ ويزافون برايِ آموزشِ زبانِ خارجى به كودكان بر بازى استوار است؛ كه ما آن‌را روشِ بازي‌بنياد مي‌ناميم.

تجربه‌يِ خانواده‌ها نشان داده است بازي‌هاي كامپيوتري براي كودكان بسيار پُرجاذبه است.  ازهمين‌رو بهتر است كه براي ياد دادنِ زبانِ خارجي به كودكان از كامپيوتر استفاده ‌كنيم تا زنان و مردانِ نسل‌هايِ آينده علاوه‌بر زبانِ خارجى از مهارتِ استفاده از كامپيوتر هم بهره‌مند شوند.

از روشِ بازي‌بنيادِ ويزافون تا كنون اين بازي‌هاي نرم‌افزاري منتشر شده است:

  • بازي كن و الفبا ياد بگير؛

  • بازي كن و كلمه ياد بگير؛

  • بازي كن و انگليسي ياد بگير؛

  • بازي كن و فعل ياد بگير.